...

پرحرفی‌های یک ذهن ذغالی

...

پرحرفی‌های یک ذهن ذغالی

یادم نمیاد این جمله را کدام آدم معروفی گفته بود اما میگفت که زنهایی که بتونی باهاشون بخوابی زیاد هستند باید زنی و پیدا کنی باهاش بیدار بمونی ،مسلما  اون آدم تعریف متفاوتی از بیدار بودن با من دارد ولی خانوم ی جان ، من شکی ندارم خوابیدن باهات چه قدر میتواند  فوق العاده باشه ، ولی اولین بار هستش که حس میکنم هزاربرابر بیدار بودن کنارت و دوست دارم ، صحبت کردن با تو بهترین اتفاق زندگی من هستش ، دوتایی به آهنگ جدیدی که قرار هست شروع به زدن کنی گوش دادن ، اون همه آدم دیگه توی زندگیت هست ولی تو اون آهنگ فقط برای من میگذاری ، خانوم ی جان ، وقتی دنبال آستین لباسم زیر مانتو میگشتی و دستت روی ساعدم کشیده میشد من مثل سنگ خشک شده بودم ولی نه به اندازه ی وقتی که جنگ ات با استاد برای اثبات چیزی که فکر میکنی درست هستش ،تو با یک دو نقطه ستاره توی مسیج روز من را میسازی ، تو فوق العاده ای ، تو پر از جمله هایی هستی که من قادر به ساختنشون نیستم 

Listenig To : Silence 


شبکه ی بی بی سی توی قسمت "نوبت شما " موضوع اش مسائل مربوط به ترنسکشوال ها و ترنسجندر ها بود ، کامنت هی مردمی توی این قسمت خیلی بهتر از همجنسگراها هستش چون مساله شرعی هست و توش خبری از قوم لوط و عذاب و الهی نیست ولی سوالی که از طرفی پرسیده میشه این هستش که وقتی جامعه این همه مشکل بیکاری و گرونی و فقر و ... داره چرا جای پرداختن به این موضوع اصلا وجود داره .این همون ظلمی هستش که علیه همه ی اقلیت های اتفاق میافته ، اینجا پر از دیکتاتور های کوچولو هستش که فقط قدرت دستشون نیافتاده . نمیدونن اون آدمها بیشتر از هرچیز تشنه ی قبول شدن هستند ، نمیدونن اون آدما به خاطر عمل نامناسب و بی کیفیت  خودکشی نمیکنن که به خاطر از خونه بیرون انداخته شدن چرا ، به خاطر ترک شدن ها و مورد نفرت قرا گرفت ها چرا ، و نمیدونن چه قدر همجنسگرا فقط به خاطر نگاه های مردم و قابل قبول نبودن توی چاه این عمل ها میافتند ، مشکل اساسی دولت نیست ،مشکل اساسی اعدام شدن همجنسگراها نیست ، مشکل اساسی قوانین خشونت بار نیست ، این ها عوض خواهند شد ، حکومت ها کنار میرن و قوانین تغییر خواهند کرد و در آخر ، اصلا خواهی بگو صد سال دیگر ، ما میمانیم و تو ، ما میانیم و نفرت ریشه دار درون تو . 

مادر جان مریض است و من برای بار سوم سوپ درست میکنم ، دو بار قبلی مربوط به مریضی قبلی مادر جان و برادر جان بود .

مادر جان مریض است و خوب سوپ نمیخورد ، لابد بدمزه است .

مادر جان مریض است و همین حالا تب 39 درجه دارد و برای آن چهار تا لیوان آب لیمو شیرین هنوز دارد تشکر میکند .

مادر جان مریض است ولی شوخ طبعی اش را از دست نمیدهد و مدام ماجراهای با مزه تعریف میکند . 

مادر جان دو آمپول نزده دارد ، یعنی میترسد ؟

پنج شنبه هم مهمان دارد . 

یحتمل در را باز نکنیم .

یک رفیقی دارم هر سال جور میکنه بریم چند روز یک خیریه ، همه ی زحماتش و اون میکشه ، من فقط اونجا میرم دم غرفه ی غذا وایمیستم و روز اول یاد میگیرم چند تا چیز درست میکنم و تا روز آخر میفروشیم ، برای من از این لحاظ کارهایی که فکر میکنم هیچ وقت نخواهم انجام داد و عملی میکنم جالب هستش .

مثلا پارسال روزی هشت تا کیک وانیلی و شکلاتی میپختم ، که خودم هم حتی باورم نمیشد  ، امسال پیراشکی و سنبوسه و دست پیچ درست میکردم ، تجربه ی خوبی هستش ، من که میدونم این کار و برای خودم میکنم ، تا کارهای جدیدی یاد بگیرم ، یا با دوستان قدیمی احساس ذره ای مفید بودن بکنیم ، پارسال خانوم الف و هم بردم اونجا ، روز چهارمی که داشتم میرفتم خیریه ، خانوم میم اس ام اس زد خانوم الف هم اینجاست ، واکنش اولیه ، کپ کردن ،واکنش ثانویه ، عصبانی شدن ، واکنش سوم به بیخیالی زدن ، رفتم سلام علیک کردم ، چند ماه همدیگر و ندیده بودیم ، قسمت خوبش اون اطمینان بود که چه در خوب که اون رابطه تموم شد ،بهترین و درست ترین کار و کردم  چه قدر الان حالم بهتر و آرومترم .


Listening To : On My Knees-Jaci Velsques

خانوم ی دیروز ضبط داشت، گفتم بیام ؟ ، گفت بیا ، خیلی خوب بود  .یک چیزی که هنوز به خاطرش میسوزم کنسرت سال پیششون بود ، خانوم ی توی دانشگاه سه تا دوست داره ، چون سهم ما فقط دو تا بود،هیچ کدوم نرفتیم ،آخه این چه منطقی بود ؟ ، هرچی من پیشنهاد دادم بین سه تامون قرعه کشی ای ، مسابقه ای :دی ، چیزی برگزار کنیم ، کسی بول نکرد ، اونجوری 66.66666666 درصد شانس حضور داشتم :|


خانوم ی را در یک کلمه تعریف کنید : perfect .


امروز که بعد امتحان همه قاطی ، عصبانی و اشک آلود (!) بودند ، وقتی داشت میامد به سمتمون تمام مدت داشتم لبخند بهش میزدم ، آمد و جلوم ایستاد و دستم و گرفت و خندید ، گفت انگار فقط ما دو تا اعصاب داریم .


ای کاش 66.66666666 درصد که هیچ ، 0.666666666 درصد شانسی بود ... ای کاش یک ذره ، ای کاش شدنی بود  ... 


Listening To :Nice Dream-Radio Head 

این آهنگ بخشی از موزیک متن HIMYM بود ، وقتی پخش شد ، انگار یکی با پتک زد توی صورتم .