حسین آقا : اگه نگی لااقل یک رویایی داری ، اگه بگی دیگه اونم نداری .
من : اگه نگی لااقل یک دوستی معمولی با همهٔ مشکلاتِ معمولی بودنش و داری ، اگه بگی دیگه اونم نداری .
ولی میدونم که یک روزی بهش میگم ، بهش میگم تا این رویا برام ادامه داشته باشه ، تا ناامید نشم ، در آینده پشیمون هم نشم از سکوتم ، امیدوار باشم که شاید یک روزی از همه جا خسته شد ، خواست همه چیز و بگذاره و بره ، شاید احساس تنهایی کرد ، شاید یاد من بیفته ، مطمئن باشه یک جای خیلی امن پهلوی من داره ...
شاید اون روز بیاد
شاید هم نه
شاید توی همه ی زنها دنبال نشونههای خانومِ ی بگردم
ای کاش فقط یک ذره شبیهِ بقیهٔ بود .
music : Dido - here with me
یک ریلیتی شو هست پنج شنبه جمعهها گم تی وای میذاره ، ی یاروی توش بود به اسم "میت لف " ، من حس میکردم تو همه شرکت کنندها فقط با این بشر حال میکنم ، فهمیدم انگار یک ستاره ی بزرگ راک .
دیروز دشرم دنبال چند تا آهنگ میگشتم که دیدم سه چهار تا از آهنگش جزو آلا لیست بهترینهای راک بود .
رفتم ویکی پیدیا که ببینم کی هست و اینها ، دیدم توی فایت کلاب هم بازی کرده ، یهو مخم تکون خورد که یعنی کجاش بود ؟ ، نکنه باب باشه ؟ ، دیدم که هست ، بازیگرِ نقش باب با اون سینههای بزرگ که میشود یک دل سیر توشون گریه کرد .مجموعه تصادفاتِ جالبی بود تا من باب و پیدا کنم .
دیشب انقدر حالم به هم خورده بود که نمیخواستم یک کلمه هم از خانومِ ی بنویسم ، شروع میکردم گریهام میگرفت ، از خوبیهای زن بودن اینه که میتونی هر وقت خواستی گریه کنی ، ولی هنوز با این موضوع کنار نیومدم ، میخواستم بنویسم از خانومِ ی متنفّرم ، بگم چرا من باید شب تا صبح بهش فکر کنم ؟ ، چرا همهٔ آهنگهای دنیارو باید با تصوّرِ اون گوش بدم ؟ چرا باید فک کنم بدون اون نمیتونم زنده باشم ، نمیتونم خوش حال باشم ، چرا فک میکنم نقطه ی آخر همینجاست ،که حتا علم احتمال هم میگه من دیگه نمیتونم خوشبخت باشم ، از وقتی مدرسه رفتم سالی با صد تا دختر آشنا شدم ، دخترهای باشگاه ، دخترهای کلاسِ زبان ، اما چرا هیچکدوم مثل خانومِ ی نیستن ؟ ، با خانومِ ی قهر میکنم توی خودم ، بعد میبینم دارم برای یکی دیگه از خوبی هاش میگم ، حواسم نیس قهرم ، واسه اینکه دیوونه نشم میرم دمِ کلاس زبانش توی قلهک ، بهش میگم داشتم از اینجا رد میشودم ، برام آب پرتغال میگیره ، الان چرا گریهام گرفته ؟ ، لابد به خاطره آهنگ ، آره ، به همین خاطر ، همیشه بوی خوبی میده ، ی بوی آروم و مهربون ، مثل خودش ، همیشه با انصاف ، انقدر با شعور ، هیچ کسی مثل اون نیست ، خوب یک سالِ دیگه فرصت باهاش بودن و دارم ، اما خیلی میترسم از آینده ...
music aaron -le tunnel d'or+